پیشینه و مبانی نظری حاکمیت شرکتی
حاکمیت شرکتی
حاکمیت شرکتی ناشی از جدایی مالکیت از مدیریت و واکنشی به مسأله نمایندگی است . موضوع حاکمیت شرکتی تا قبل از ارائه تئوری نمایندگی در دهه 1970 توسط جنسن و مکلینگ ، کمتر مورد توجه بود ، اما در پی ارائه این تئوری ، روابط نمایندگی به صورت گستردهای موضوعات مختلف ادبیات مالی ، از جمله حاکمیت شرکتی را تحت تأثیر قرار داد . این موضوع با توجه به رخدادهای اخیر اهمیت بیشتری نیز یافته است . به طور مثال فروپاشی شرکتهای بزرگی که پیش از این به آن اشاره کردیم ، موجب ایجاد ضرر و زیان بسیاری برای سرمایهگذاران و ذینفعان شد . و با پیگیری علل آن ، مشخص شد که این ورشکستگیهای کلان ناشی از سیستمهای ضعیف حاکمیت شرکتی در سطح بینالمللی بوده است . " به دنبال این فروپاشیها و موارد مشابه دیگر ، کشورهای سراسر دنیا سریعاً واکنش بازدارندهای به حوادث مشابه نشان دادند . در آمریکا به عنوان یک واکنش سریع به این فروپاشیها ، لایحه ساربینز آکسلی در جولای 2002 تصویب گردید که ( از سال 2004 لازمالاجرا است ) و در ژانویه 2003 گزارشهای هیگس و اسمیت در بریتانیا در پاسخ به شکستهای حاکمیت شرکتی ، انتشار یافتند ". [ 14 ].
در سالهای اخیر ، مفهوم حاکمیت شرکتی به یکی از جنبههای اصلی و پویای تجارت مبدل گشته است و پیشرفتهای متعددی درخصوص نحوه اعمال حق حاکمیت شرکتی در سطح جهانی مشاهده میشود . به عنوان مثال ، سازمان توسعه اقتصادی به عنوان یک سازمان بینالمللی ، استانداردهای قابل قبول بینالمللی را در این مورد فراهم میکند . همچنین به واسطه اقبال روز افزون به مسئله حاكميت شركتي در جامعه متخصصان ، تحقيقات آكادميك در اين زمينه رونق گرفته و معيارهاي نوين در اين حوزه پديد آمده است و در دانشگاههای پيشرو اين موضوع در مقاطع تحصيلات تكميلي ( كارشناسي ارشد و دكترا ) به عنوان يك سر فصل مستقل تدريس ميشود . [ 38 ].
حاکمیت شرکتی چارچوبی را برای هدایت و اداره موثر ، کارآمد و صحیح بنگاههای اقتصادی و در جهت حداکثر سازی منافع سهامداران ایجاد میکند . این نظام در جهت حمایت و صیانت از حقوق و منافع تمامی سرمایهگذاران و سهامداران در شرکت و کاهش تضاد منافع بین مدیران و سهامداران ایجاد و تقویت میشود . نظام راهبری ضمن ارائه چارچوب قانونی و مقرراتی برای تعیین روابط و مسئولیتهای میان سهامداران ، اعضای هیات مدیره ، مدیرعامل و سایر ذینفعان به دنبال آن است که تضمین عملکرد رقابتی لازم جهت صحت و سلامت فعالیتها و حصول اطمینان نسبت به رعایت حقوق ذینفعان و ارائه معیارها و مکانیزمهای نظارت و کنترل بر فعالیتهای مدیران و الزام پاسخگویی آنها راجع به فعالیتهای خود در جایگاه عامل را فراهم آورد . حاکمیت شرکتی ناظر به کمیته حسابرسی ، ترکیب مدیران ، استقلال حسابرسان ، ساختار مالکیت ، کنترل و سهامداران عمده و جزء است و به دنبال برقراری تعادل میان اهداف اقتصادی و اطمینان از همجهت بودن اهداف فردی با اهداف همگانی است . تحقیقات نشان میدهد حاکمیت شرکتی میتواند باعث بهبود کیفیت